بله، هنوز کسی نتوانسته تقلب در انتخابات را «ثابت» کند. یعنی کسی نتوانسته در روز انتخابات پای تکتک صندوقها باشد و بعدش هم همهٔ رأیها را خودش بشمارد تا بفهمد نتایج همانی بوده که اعلام کردهاند یا نه. اساساً وقتی همه چیز انتخابات دست کسان دیگری بوده، اثبات تقلب برای دستهای که هیچ دسترسیای به فرایند انتخابات نداشتهاند (و تنها در «بعضی» از شعبهها لطف کردهاند و به سالن راهشان دادهاند) کار چندان آسانی نیست. به ویژه اگر گزارش کمیتهٔ صیانت از آرای مهندس موسوی را هم دربارهٔ تغییرات ویژهای که در این دوره انجام شده بخوانیم، بیشتر به این موضوع پی میبریم.
ولی چند وقتی است که در ذهنم چند تا شاهد را کنار هم میگذارم و به هیچ نتیجهای نمیرسم!
- تا چندین ساعت پس از اعلام نتایج اولیهٔ شمارش آرا، هیچ حرفی از آرای باطله در کار نبود. انگار حتی یک رأی باطله هم وجود نداشت! پس از چند ساعت آمار آرای باطله هم وارد شد.
- تعداد رأیدهندگان در برخی از شعبهها بیش از جمعیت آن منطقه بود. یادم است شورای نگهبان در یک نطق تاریخی گفته بود که سه ملیون رأی اضافه تأثیری در نتایج انتخابات ندارد.
- پس از این که وزارت کشور شمار آرای تکتک صندوقها را اعلام کرد، دیدیم که در بسیاری از شعبهها تعداد کل آرا مضرب صحیحی از ۱۰۰ بود. این مورد را هنوز هم در آن دادهها میشود دید. با توجه به این که اعلام شده هیچ شهروندی به خاطر تمام شدن تعرفههای صدتایی از رأیدادن محروم نشده، و همه تا آخرین نفر رأی دادهاند، میتوان نتیجه گرفت که تعداد رأیدهندگان در بسیاری از صندوقها بر حسب اتفاق درست مضرب صد بوده است.
- یکی از دوستانی که مادرشان عضو هیئت اجرایی بوده است (و لازم نیست بگویم که چهقدر به این دوستم اعتماد دارم)، میگفت که پس از پایان شمارش در حوزهٔ مادرشان، یکی از آقایان حاضر در شعبه همهٔ رأیهای سفید را برداشت و با خودش برد. پرسشهای پیگرانهٔ دیگر حاضران در شعبه که «این رأیهای سفید رو کجا میبرید؟» بیپاسخ ماند.
آیا نتیجهای که در بالا گرفتم صددرصد درست است؟ خیر. اینها فقط شواهدی بود که کنار هم گذاشتهام. به درستی تکتک این شواهد اطمینان دارم و میتوانم آنها را ثابت کنم، ولی نتیجهای را که گرفتم نمیتوانم مثل شواهدم ثابت کنم. اگر پیش بیاید، از تشویش اذهان عمومی هم بدم نمیآید!